به همین خاطر هم هست که در اسلام مسئله جهاد است. جهاد فقط در زمانی است که کسانی در مقام ولایت بجای خدا نشسته و بطور یکجانبه برای مردم تصمیم بگیرند. درحالیکه خدای اسلام اختیار نوع زندگی و سرنوشت سیاسی مردم را به خود آنها سپرده و آنها را آزاد گذاشته که هر طور می خواهند (ایمان بیاورند و یا نیآورند) زندگی کنند. اما مشرکین بویژه مشرکینی که اسلحه به دست می گیرند، می خواهند به زور مردم را از حق فطری الهی یعنی حق آزادی شان محروم کنند. به همین خاطر در سوره توبه می خوانیم که با مشرکین بویژه مشرکین حربی یعنی آنها که با شما می جنگند ، جنگ کنید. تصوف که آمد موضوعیت این جهاد را به جهاد با نفس تغییر داد تا که سلاطین مشرک و دیکتاتور در سلطه گری هاشان و تصمیمات ظالمانه ای که نسبت به مردم می کردند، با جهادگران مبارز و معترض روبرو نباشند.
آقای حسین داری خودت رو گول می زنی. اولا در سوره توبه کلمه کافر به کار برده شده نه مشرک. ولی نکته اینجاست که اسمی از کافر(یا مشرک) حربی آورده نشده. فقط گفته کافران بکشید. حربی رو خودت اضافه کردی. از دید اسلام، حداقل تمام افراد غیر اهل کتاب کافرند. یعنی اگه امثال بن لادن قدرتش رو داشتند، طبق گفته قرآن سعی می کردند تا چندین میلیاردآدم رو بکشند.
آقای احسان ، بحث گول زدن نیست. نه من خودم را گول می زنم و نه قصد دارم شمار ا گول بزنم. همه می دانند که نام دیگر سوره توبه سوره برائت است و منظور آن برائت از مشرکین است. مشرک هم یعنی کسی که خودش رو می گذارد جای خدا و می خواهد با تصمیمات یکطرفه و خداگونه خود بر رای و مال و جان مردم سلطه داشته باشد. به نظر اسلام، سلطه از آن خد است و بس و هیچکس حتا پیامبر خدا نیز نمی تواند از پیش خود بر جان و مال و هستی مردم سلطه داشته باشد. و اینکه خدا انسان را آزاد گذاشته که ایمان بیاورد و یا کفر بورزد. در اسلام کافر از حقوق قانونی و طبیعی برخوردار است. قرآن (29/کهف) «و قل الحق من ربکم فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر» (= و بگو این حق از سوی پروردگارم است که هرکس می خواهد ایمان بیاورد و هرکس می خواهد کفر بورزد). این یک حق ذاتی است که خداوند با آفرینش انسانها به آنها عطا کرده که آزادانه راه خود را خود انتخاب کنند و اینکه حق ندارند از پیش خود آن حق طبیعی (انتخاب) را از دیگر بندگان خدا سلب کنند. شما اگر قدری اطلاعات مذهبی تان را بالا ببرید(نگفتم مسلمان بشوید) آنگاه می بینید که بهتر می توانید از مسیر اسلام و قرآن با آخوندها و ملاهای سلطه گر و مشرک مبارزه کنید.اول سوره توبه (سوره برائت) این چنین آغاز می شود: برائت من الله و رسوله الی الذین عاهدتم من المشرکین. این (سوره) برائت خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بسته اید. مشخص است که موضوع مشرکان این سوره مشرکان مکه یعنی همان پرداران و حافظ دین سنتی اعرابی که بامسلمانان عهد بسته بودند که وارد جنگ نشوند (بعداز فتح صلح آمیز مکه). همانهایی که پیش از آن با تبلیغ بت پرستی می خواستند بر مردم ولایت داشته باشند. امروز اما بت پرستی موضوعی است که جزو برنامه کار "جمهوری اخوندی" و بت اعظم همان مقام معظم رهبری است. اینها هستند که با وجود اسلام تعهد داده اند که خودشان را در جای خدا قرار ندهند و کسی را نکشند و کسی را از خانه و کشانه شان بیرون نسازند و .... درحالیکه اینان عهدشان را شکسته اند وهرآنچه را از ظلم و فساد مرتکب می شود به حساب خدا می گذارند و اینچنین دین خدا و رسول او را نزد مردم به پست ترین مقام و خفیف ترین وضع در می آورند. یعنی همان کاری که مشرکین مکه با تبلیغات بت پرستی آن روز دوست می داشتند بر جان و مال و ناموس مردم تسلط جویند. اینجوری است که می گوییم مشرکان قرآنی امروز همین مردم نامسلمانی اند که از موضوع ولایت فقیه در کنار اسلام دفاع می کنند و امر فقیه قدرت طلبی چون خامنه ای را امر خدا می دانند. چیزی که دراصل در قرآن وجود ندارد و آنها بر حسب قدرت طلبی چنین شرکی را به دامن اسلام چسبانده اند. سخن من این است که در اسلام اگر جهاد است با اینها ست. خب شما می فرمایید من می خواهم خودم را گول بزنم و و حرفم درست نیست اما حرف شما درست است که خامنه ای و دارودسته اش را بیشتر از پیش خوشحالتر می سازد. واقعا خیلی جالبه! و من نمی دانم که شما (دین ستیزان) با چه برداشتی از مباحث عقلی و دین می خواهید به جنگ آخوندها بروید؟ جالبه که دین ستیزان نیز قرآن را به وجه آخوندها و قرائت ایشان می خوانند!
به همین خاطر هم هست که در اسلام مسئله جهاد است. جهاد فقط در زمانی است که کسانی در مقام ولایت بجای خدا نشسته و بطور یکجانبه برای مردم تصمیم بگیرند. درحالیکه خدای اسلام اختیار نوع زندگی و سرنوشت سیاسی مردم را به خود آنها سپرده و آنها را آزاد گذاشته که هر طور می خواهند (ایمان بیاورند و یا نیآورند) زندگی کنند. اما مشرکین بویژه مشرکینی که اسلحه به دست می گیرند، می خواهند به زور مردم را از حق فطری الهی یعنی حق آزادی شان محروم کنند. به همین خاطر در سوره توبه می خوانیم که با مشرکین بویژه مشرکین حربی یعنی آنها که با شما می جنگند ، جنگ کنید. تصوف که آمد موضوعیت این جهاد را به جهاد با نفس تغییر داد تا که سلاطین مشرک و دیکتاتور در سلطه گری هاشان و تصمیمات ظالمانه ای که نسبت به مردم می کردند، با جهادگران مبارز و معترض روبرو نباشند.
پاسخحذفآقای حسین داری خودت رو گول می زنی. اولا در سوره توبه کلمه کافر به کار برده شده نه مشرک. ولی نکته اینجاست که اسمی از کافر(یا مشرک) حربی آورده نشده. فقط گفته کافران بکشید. حربی رو خودت اضافه کردی.
پاسخحذفاز دید اسلام، حداقل تمام افراد غیر اهل کتاب کافرند. یعنی اگه امثال بن لادن قدرتش رو داشتند، طبق گفته قرآن سعی می کردند تا چندین میلیاردآدم رو بکشند.
آقای احسان ، بحث گول زدن نیست. نه من خودم را گول می زنم و نه قصد دارم شمار ا گول بزنم. همه می دانند که نام دیگر سوره توبه سوره برائت است و منظور آن برائت از مشرکین است. مشرک هم یعنی کسی که خودش رو می گذارد جای خدا و می خواهد با تصمیمات یکطرفه و خداگونه خود بر رای و مال و جان مردم سلطه داشته باشد. به نظر اسلام، سلطه از آن خد است و بس و هیچکس حتا پیامبر خدا نیز نمی تواند از پیش خود بر جان و مال و هستی مردم سلطه داشته باشد. و اینکه خدا انسان را آزاد گذاشته که ایمان بیاورد و یا کفر بورزد. در اسلام کافر از حقوق قانونی و طبیعی برخوردار است. قرآن (29/کهف) «و قل الحق من ربکم فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر» (= و بگو این حق از سوی پروردگارم است که هرکس می خواهد ایمان بیاورد و هرکس می خواهد کفر بورزد). این یک حق ذاتی است که خداوند با آفرینش انسانها به آنها عطا کرده که آزادانه راه خود را خود انتخاب کنند و اینکه حق ندارند از پیش خود آن حق طبیعی (انتخاب) را از دیگر بندگان خدا سلب کنند. شما اگر قدری اطلاعات مذهبی تان را بالا ببرید(نگفتم مسلمان بشوید) آنگاه می بینید که بهتر می توانید از مسیر اسلام و قرآن با آخوندها و ملاهای سلطه گر و مشرک مبارزه کنید.اول سوره توبه (سوره برائت) این چنین آغاز می شود: برائت من الله و رسوله الی الذین عاهدتم من المشرکین. این (سوره) برائت خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بسته اید. مشخص است که موضوع مشرکان این سوره مشرکان مکه یعنی همان پرداران و حافظ دین سنتی اعرابی که بامسلمانان عهد بسته بودند که وارد جنگ نشوند (بعداز فتح صلح آمیز مکه). همانهایی که پیش از آن با تبلیغ بت پرستی می خواستند بر مردم ولایت داشته باشند. امروز اما بت پرستی موضوعی است که جزو برنامه کار "جمهوری اخوندی" و بت اعظم همان مقام معظم رهبری است. اینها هستند که با وجود اسلام تعهد داده اند که خودشان را در جای خدا قرار ندهند و کسی را نکشند و کسی را از خانه و کشانه شان بیرون نسازند و .... درحالیکه اینان عهدشان را شکسته اند وهرآنچه را از ظلم و فساد مرتکب می شود به حساب خدا می گذارند و اینچنین دین خدا و رسول او را نزد مردم به پست ترین مقام و خفیف ترین وضع در می آورند. یعنی همان کاری که مشرکین مکه با تبلیغات بت پرستی آن روز دوست می داشتند بر جان و مال و ناموس مردم تسلط جویند. اینجوری است که می گوییم مشرکان قرآنی امروز همین مردم نامسلمانی اند که از موضوع ولایت فقیه در کنار اسلام دفاع می کنند و امر فقیه قدرت طلبی چون خامنه ای را امر خدا می دانند. چیزی که دراصل در قرآن وجود ندارد و آنها بر حسب قدرت طلبی چنین شرکی را به دامن اسلام چسبانده اند. سخن من این است که در اسلام اگر جهاد است با اینها ست. خب شما می فرمایید من می خواهم خودم را گول بزنم و و حرفم درست نیست اما حرف شما درست است که خامنه ای و دارودسته اش را بیشتر از پیش خوشحالتر می سازد. واقعا خیلی جالبه! و من نمی دانم که شما (دین ستیزان) با چه برداشتی از مباحث عقلی و دین می خواهید به جنگ آخوندها بروید؟ جالبه که دین ستیزان نیز قرآن را به وجه آخوندها و قرائت ایشان می خوانند!
پاسخحذف